program
license
98
1667
100
معنی کلمه program
معنی واژه program
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | program | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈproʊɡræm/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈprəʊɡræm/ | ||
مترادفات | programme | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی program | ||
پخش صوت |
برنامه، برنامه نوشتن
( programme ) برنامه، دستور، نقشه، روش کار، پروگرام، دستور کار، برنامه تهیه کردن، برنامه دار کردن
[کامپیوتر]: برنامه - مجموعه ای از دستورالعمل ها که برای اجرا به کامپیوت ارائه می شود. برنامه می تواند به هر زبان برنامه نویسی مانند ، بیسیک یا پاسکال ، یا زبان اسمبلی نوشت . نگاه کنید به application program; utility . [کامپیوتر]: برنامه نوشتن ، برنامه
[الکترونیک]: برنامه 1. توالی دقیقی از دستورالعملهای رمز شده که برای حل مسئله در کامپیوتر به کار می رود . یک برنامه کامل شامل طرحهایی برای تبدیل داده ها و استفاده مؤثر از نتیاج است . 2. توالی سیگنالهای صوتی یا سیگنالهای صوتی و تصویری ارسال شده به منظور سرگرمی یا اطلاعات . [الکترونیک]: برنامه