proprietary
license
98
1667
100
معنی کلمه proprietary
معنی واژه proprietary
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | proprietary | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | (Noun), (Adjective) | ||
تلفظ آمریکایی | /prəˈpraɪəˌteri/ | ||
تلفظ انگلیسی | /prəˈpraɪətri/ | ||
مترادفات | proprietorship | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی proprietary | ||
پخش صوت |
اختصاصی، متعلق به ملاک، وابسته به مالک
[کامپیوتر]: اختصاصی - تصاحب شده به وسیله ی شرکت یا فرد خاصی . یکی از ویژگیهای کامپیوتر اختصاصی بدن است؛ اگر یک شرکت دارای حقوق انحصاری آن باشد. [کامپیوتر]: اختصاصی .