prototype
license
98
1667
100
معنی کلمه prototype
معنی واژه prototype
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | prototype | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈproʊtətaɪp/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈprəʊtətaɪp/ | ||
مترادفات | paradigm, epitome, image | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی prototype | ||
پخش صوت |
(Noun) نخستین بشر، اصل ماده، نخستین افریده، نمونه اصلی،شکل اولیه، مدل پیش الگو، پیش گونه
(Noun) نمونه اولیه
[کامپیوتر]: نمونه اولیه .
[الکترونیک]: پیش الگو الگوی مناسبی برای استفاده به صورت معادل نهایی از لحاظ شکل ، طراحی و عملکرد یک محصول . [الکترونیک]: نمونه اولیه
[عمران و معماری]: نمونه اصلی [عمران و معماری]: الگو [عمران و معماری]: نمونه [عمران و معماری]: الگوی اصلی [عمران و معماری]: نمونه نخستین [عمران و معماری]: الگوی نخستین [عمران و معماری]: نخستین نمونه