جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

put

معنی: قراردادن، تحمیل کردن بر(با to)، عذاب دادن، ارائه دادن، در اصطلاح یا عبارت خاصی قرار دادن، ترجمه کردن، عازم کاری شدن، به فعالیت پرداختن، به کار بردن، منصوب کردن، وا داشتن، ترغیب کردن، متصف کردن، فرض کردن، ثبت کردن، تعویض کردن، انداختن، پرتاب، سعی، مستقر
زمان گذشته ساده فعل Put
قسمت سوم فعل Put
[کامپیوتر]: گذاشتن ، قرار دادن .
[الکترونیک]: programmable unijunction transistor-تزانزیستور تک قطبی قابل برنامه ریزی قطعه PNPN ( تریستور ) دارای گیت آند . قطعه به ازای ولتاژ گیت ثابت خاموش یا در حالت غیر هدایت باقی می ماند تاولتاژ آند به مقدار از پیش تعیین شده ای بیش از ولتاژ گیت برسد . در این نقطه قطعه روشن می شود . این عملکرد شبیه به عملکرد سوییچ کنترل شده سیلیسیمی است .
... ادامه
414 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
formulate in a particular style or language; "I wouldn't put it that way"; "She cast her request in very polite language"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری