radial
license
98
1667
100
معنی کلمه radial
معنی واژه radial
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | radial | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | (Noun), (Adjective) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈreɪdiəl/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈreɪdɪəl/ | ||
مترادفات | radial tire, radial ply tire | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی radial | ||
پخش صوت |
پرتوی، شعاعی، محوری، مربوط به رادیو، تابشی
شعاعی
[الکترونیک]: رادیال یکی از چند خطوط شعاعی موقعیت که با دستگاههای ناوبری رادیویی زاویه ای تعیین می شود و بر حسب زاویه و ( معمولاً مغناطیسی ) تمام نقاط روی آن خط از دستگاه مشخص می شود . [الکترونیک]: شعاعی ، پرتویی
[عمران و معماری]: شعاعی