radiation
licenseمعنی کلمه radiation
معنی واژه radiation
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | radiation | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌrediˈeɪʃn̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌreɪdɪˈeɪʃn̩/ | ||
مترادفات | radioactivity | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی radiation | ||
پخش صوت |
(Noun) ( radiational ) تابش، پرتو افشانی، تشعشع، برق، جلا
[الکترونیک]: تابش گسیل انرژی در هر قسمت از طیف الکترومغناطیس ، از پرتوهای X تا امواج رادیویی ، این واژه برای بیشتر افراد معنای تابش هستهای ، پرتوهای آلفا ، بتا و گاما را دارد. [الکترونیک]: تشعشع
[عمران و معماری]: تابش [عمران و معماری]: تشعشع