جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
357
اطلاعات بیشتر واژه
واژه rate
تعداد حروف 4
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر rate
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

v. t. & i. - To chide with vehemence; to scold; to censure violently.
n. - Established portion or measure; fixed allowance.
n. - That which is established as a measure or criterion; degree; standard; rank; proportion; ratio; as, a slow rate of movement; rate of interest is the ratio of the interest to the principal, per annum.
n. - Valuation; price fixed with relation to a standard; cost; charge; as, high or low rates of transportation.
n. - A tax or sum assessed by authority on property for public use, according to its income or value; esp., in England, a local tax; as, parish rates; town rates.
n. - Order; arrangement.
n. - Ratification; approval.
n. - The gain or loss of a timepiece in a unit of time; as, daily rate; hourly rate; etc.
n. - The order or class to which a war vessel belongs, determined according to its size, armament, etc.; as, first rate, second rate, etc.
n. - The class of a merchant vessel for marine insurance, determined by its relative safety as a risk, as A1, A2, etc.
v. t. - To set a certain estimate on; to value at a certain price or degree.
v. t. - To assess for the payment of a rate or tax.
v. t. - To settle the relative scale, rank, position, amount, value, or quality of; as, to rate a ship; to rate a seaman; to rate a pension.
v. t. - To ratify.
v. i. - To be set or considered in a class; to have rank; as, the ship rates as a ship of the line.
v. i. - To make an estimate.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی