ratio
license
98
1667
100
معنی کلمه ratio
معنی واژه ratio
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | ratio | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈreɪʃiˌoʊ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈreɪʃɪəʊ/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی ratio | ||
پخش صوت |
(Noun) نسبت، نسبیت، نسبت معین و ثابت، قسمت، سهم
(Noun) نسبت
[الکترونیک]: نسبت مقدار به دست آمده از تقسیم کمیتی به کمیت دیگر از همان نوع ، برای نشان دادن نسبت تناسبی آنها. [الکترونیک]: نسبت