license
98
1667
100
معنی کلمه record
معنی واژه record
معنی:
نگاشتن، ثبت کردن، ضبط کردن، ضبط شدن
ثبت، یادداشت، نگارش، تاریخچه، صورت مذاکرات، صورت جلسه، سابقه، پیشینه، بایگانی، ضبط،رکورد، حد نصاب مسابقه، نوشته، صفحه گرامافون، نام نیک، مدرک
[کامپیوتر]: رکورد ، ثبت کردن - مجموعه ای از اطلاعات مرتبط ( پیوسته ) . مثلاً یک شرکت ممکن است اطلاعات مربوط به هر کارمندی را در رکوردی جداگانه ذخیره کند. هر رکورد دارای چندین فیلد است ؛ یک فیلد برای نام ، یک فیلد برای شماره شناسنامه و ... نمونه ای از یک رکورد در پاسکال در اینجا شرح داده می شود. فرض کنید اطلاعات هر مشتری فروشگاهی ، در یک رکورد سه فیلدی ذخیره می شود : نام ، نشانی ، و تراز حساب . رکورد مشتری را این چنین بسازید : TYPE customer = RECORD name: STRING ; address: STRING ; class : INTEGER; balance: REAL ; END سپس می توانیم آرایه ی clist را ایجاد کنیم . این آرایه ، آرایه ای از اطلاعات هر مشتری است: VAR clist ARRAY[1... number ]OF customer; حالا عبارت clist [7]. name به نام مشتری هفتم اشاره می کند و clist [8] . addressبه نشانی مشتری هشتن اشاره می کند، و ... [کامپیوتر]: ثبت کردن، مدرک ،سابقه، ضبط کردن،رکورد
[الکترونیک]: ضبط کردن رکورد صفحه 1. نگهداری برای تولید یا مراجعه در آینده 2. گروهی از عناوین یا میدانهای اطالاعاتی ک به عنوان یک واحد در نظر گرفته می شوند . 3. دیسک فشرده . [الکترونیک]: ضبط کردن
آواشناسی:
منبع:
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد:
0
شمارگان هجا:
دیکشنری انگلیسی به فارسی a list of crimes for which an accused person has been previously convicted; "he ruled that the criminal record of the defendant could not be disclosed to the court"; "the prostitute had a record a mile long"
جعبه لام تا کام
وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری