record
licenseمعنی کلمه record
معنی واژه record
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | record | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /rəˈkɔːrd/ | ||
تلفظ انگلیسی | /rɪˈkɔːd/ | ||
مترادفات | commemorate, memorialize, memorialise, immortalize, immortalise | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی record | ||
پخش صوت |
نگاشتن، ثبت کردن، ضبط کردن، ضبط شدن
ثبت، یادداشت، نگارش، تاریخچه، صورت مذاکرات، صورت جلسه، سابقه، پیشینه، بایگانی، ضبط،رکورد، حد نصاب مسابقه، نوشته، صفحه گرامافون، نام نیک، مدرک
[کامپیوتر]: رکورد ، ثبت کردن - مجموعه ای از اطلاعات مرتبط ( پیوسته ) . مثلاً یک شرکت ممکن است اطلاعات مربوط به هر کارمندی را در رکوردی جداگانه ذخیره کند. هر رکورد دارای چندین فیلد است ؛ یک فیلد برای نام ، یک فیلد برای شماره شناسنامه و ... نمونه ای از یک رکورد در پاسکال در اینجا شرح داده می شود. فرض کنید اطلاعات هر مشتری فروشگاهی ، در یک رکورد سه فیلدی ذخیره می شود : نام ، نشانی ، و تراز حساب . رکورد مشتری را این چنین بسازید : TYPE customer = RECORD name: STRING ; address: STRING ; class : INTEGER; balance: REAL ; END سپس می توانیم آرایه ی clist را ایجاد کنیم . این آرایه ، آرایه ای از اطلاعات هر مشتری است: VAR clist ARRAY[1... number ]OF customer; حالا عبارت clist [7]. name به نام مشتری هفتم اشاره می کند و clist [8] . addressبه نشانی مشتری هشتن اشاره می کند، و ... [کامپیوتر]: ثبت کردن، مدرک ،سابقه، ضبط کردن،رکورد
[الکترونیک]: ضبط کردن رکورد صفحه 1. نگهداری برای تولید یا مراجعه در آینده 2. گروهی از عناوین یا میدانهای اطالاعاتی ک به عنوان یک واحد در نظر گرفته می شوند . 3. دیسک فشرده . [الکترونیک]: ضبط کردن