reflector
licenseمعنی کلمه reflector
معنی واژه reflector
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | reflector | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /rɪˈflektər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /rɪˈflektə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی reflector | ||
پخش صوت |
(Noun) بازتابنده، جسم منعکس کننده، جسم صیقلی، الت انعکاس
[الکترونیک]: بازتابنده 1. یک میله تک ، سیستمی از میله ها ف صفحه فلزی یا ورقه فلزی که پشت آنتن قرار می گیرد تا جهت گیرندگحی آن را افزایش دهد . 2. ورقه یا صفحه فلزی که به عنوان آینه ای برای تغییر جهت باریکه رادیویی ریز موج عمل می کند . 3. الکترودی در کلایسترون بازتابی یا لامپ الکترونی دیگری که باریکه ای از الکترونها را باز می تاباند . 4. repeller [الکترونیک]: منعکس کننده