جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
332
اطلاعات بیشتر واژه
واژه regular
تعداد حروف 7
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر regular
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

a. - Conformed to a rule; agreeable to an established rule, law, principle, or type, or to established customary forms; normal; symmetrical; as, a regular verse in poetry; a regular piece of music; a regular verb; regular practice of law or medicine; a regular building.
a. - Governed by rule or rules; steady or uniform in course, practice, or occurence; not subject to unexplained or irrational variation; returning at stated intervals; steadily pursued; orderlly; methodical; as, the regular succession of day and night; regular habits.
a. - Constituted, selected, or conducted in conformity with established usages, rules, or discipline; duly authorized; permanently organized; as, a regular meeting; a regular physican; a regular nomination; regular troops.
a. - Belonging to a monastic order or community; as, regular clergy, in distinction dfrom the secular clergy.
a. - Thorough; complete; unmitigated; as, a regular humbug.
a. - Having all the parts of the same kind alike in size and shape; as, a regular flower; a regular sea urchin.
a. - Same as Isometric.
a. - A member of any religious order or community who has taken the vows of poverty, chastity, and obedience, and who has been solemnly recognized by the church.
a. - A soldier belonging to a permanent or standing army; -- chiefly used in the plural.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی