regulation
licenseمعنی کلمه regulation
معنی واژه regulation
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | regulation | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌreɡjəˈleɪʃn̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌreɡjʊˈleɪʃn̩/ | ||
مترادفات | regularization, regularisation | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی regulation | ||
پخش صوت |
(Noun) تنظیم، آیین نامه، مقرره
(Noun) تعدیل، قاعده، دستور، قانون
[الکترونیک]: رگوله سازی 1. توانایی منبع تغذیه در نگهداشتن ولتاژ خروجی بین حدود معین ، با وجود تغییرات در ورودی خط توان و بار خروجی . 2. فرایند ثابت نگهداشتن کمیتی مانند سرعت ، دما ، ولتاژ یا موقیعت در سیستم . این کار با روشهایی ، معمولاً الکترونیکی ، انجام می شود که به طور خودکار خطا را با پسخورد دادن به سیستم تصحیح می کنند . رگوله سازی بر اساس فدیبک است ولی کنترل چنین نیست . 3. میتوان آن را با تعیین تغییر در ولتاژ خروجی که بین شرایط بی باری و بار کامل در ترانسفورماتور ، مولد یا منبع تغذیه ایجاد می شود ، بر حسب درصد کوانتیده کرد . این تغییر را می توان بر ولتاژ بار کامل نامی تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کرد تا رگوله سازی به صورت درصد به دست آید . [الکترونیک]: تثبیت ، تنظیم