reserve
licenseمعنی کلمه reserve
معنی واژه reserve
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | reserve | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /rəˈzɜːrv/ | ||
تلفظ انگلیسی | /rɪˈzɜːv/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی reserve | ||
پخش صوت |
پس نهاد، کنار گذاشتن، پس نهاد کردن، نگه داشتن،اختصاص دادن، اندوختن، اندوخته، ذخیره، احتیاط،یدکی، (درمورد انسان) تودار بودن، مدارا
از پیش حفظ کردن، رزرو کردن
[الکترونیک]: رزرو