resistance
licenseمعنی کلمه resistance
معنی واژه resistance
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | resistance | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /rəˈzɪstəns/ | ||
تلفظ انگلیسی | /rɪˈzɪstəns/ | ||
مترادفات | resistor | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی resistance | ||
پخش صوت |
(Noun) مقاومت، استحکام
(Noun) پایداری، ایستادگی، عایق مقاومت، مقاومت، سختی،مخالفت
[کامپیوتر]: مقاومت سنجش سختی عبور جرپان الکتریکی از میان یک مدار یا مولفه ی مقاومت الکتریکی به وسیله ی اهم ( ohm ) اندازه گیری می شود. نگاه کنید به ohm ,s law . [کامپیوتر]: استحکام ؛ مقاومت
[الکترونیک]: مقاومت مخالفتی که قطعه یا ماده در براب رجاری شدن جریان از خودنشان می دهد و بر حسب اهم ، کیلو اهم یا مگااهم اندازه گیری می شود . در مدارهای AC مقاومت مولفه حقیقی امپدانس است . [الکترونیک]: مقاومت
[عمران و معماری]: مقاومت [عمران و معماری]: پایداری [عمران و معماری]: مخالفت [عمران و معماری]: مقابله [عمران و معماری]: تاب