resistor
licenseمعنی کلمه resistor
معنی واژه resistor
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | resistor | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /rɪˈzɪstər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /rɪˈzɪstə/ | ||
مترادفات | resistance | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی resistor | ||
پخش صوت |
(Noun) ( resister )اسباب مقاوم در برابر برق، مقاوم
(Noun) مقاومت، عنصر مقاوم
[کامپیوتر]: مقاومت
[الکترونیک]: مقاومت قطعه ساخته شده برای ایجاد مقدار معینی مقاومت . مقاومت در مدار ، مقدار جریان را محدود می کند یا افت ولتاژ به وجود می آورد . انواع اصلی مقاومتهای مجزا عبارت اند از کربن - مرکب ، کربن پوسه ای ، سیم پیچی ، پوسه فلزی و پوسه سرعتی . همچنین تراشه های مقاومتی پوسه - نارک و پوسه ضخیم ( سرمتی ) و شبکه های مقاومتی نیز وجود دارند .