ring
licenseمعنی کلمه ring
معنی واژه ring
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | ring | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈrɪŋ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /rɪŋ/ | ||
مترادفات | peal | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی ring | ||
پخش صوت |
انگشتر، حلقه، جسم حلقوی، زنگ اخبار، صدای زنگ تلفن، طنین، ناقوس، زنگ زدن، محفل، میدان، عرصه، گود، طوقه، صحنه ورزش، چرخ خوردن، حلقه زدن، گرد آمدن، احاطه کردن
[کامپیوتر]: احاطه کردن ؛زنگ زدن ؛ حلقه
[الکترونیک]: حلقه
[عمران و معماری]: حلقه