جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
392
اطلاعات بیشتر واژه
واژه rough
تعداد حروف 5
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر rough
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

n. - Having inequalities, small ridges, or points, on the surface; not smooth or plain; as, a rough board; a rough stone; rough cloth.
n. - Not level; having a broken surface; uneven; -- said of a piece of land, or of a road.
n. - Not polished; uncut; -- said of a gem; as, a rough diamond.
n. - Tossed in waves; boisterous; high; -- said of a sea or other piece of water.
n. - Marked by coarseness; shaggy; ragged; disordered; -- said of dress, appearance, or the like; as, a rough coat.
n. - Hence, figuratively, lacking refinement, gentleness, or polish.
n. - Not courteous or kind; harsh; rude; uncivil; as, a rough temper.
n. - Marked by severity or violence; harsh; hard; as, rough measures or actions.
n. - Loud and hoarse; offensive to the ear; harsh; grating; -- said of sound, voice, and the like; as, a rough tone; rough numbers.
n. - Austere; harsh to the taste; as, rough wine.
n. - Tempestuous; boisterous; stormy; as, rough weather; a rough day.
n. - Hastily or carelessly done; wanting finish; incomplete; as, a rough estimate; a rough draught.
n. - Produced offhand.
n. - Boisterous weather.
n. - A rude fellow; a coarse bully; a rowdy.
adv. - In a rough manner; rudely; roughly.
v. t. - To render rough; to roughen.
v. t. - To break in, as a horse, especially for military purposes.
v. t. - To cut or make in a hasty, rough manner; -- with out; as, to rough out a carving, a sketch.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی