جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
349
اطلاعات بیشتر واژه
واژه running
تعداد حروف 7
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر running
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

p. pr. & vb. n. - of Run
a. - Moving or advancing by running.
a. - Having a running gait; not a trotter or pacer.
a. - trained and kept for running races; as, a running horse.
a. - Successive; one following the other without break or intervention; -- said of periods of time; as, to be away two days running; to sow land two years running.
a. - Flowing; easy; cursive; as, a running hand.
a. - Continuous; keeping along step by step; as, he stated the facts with a running explanation.
a. - Extending by a slender climbing or trailing stem; as, a running vine.
a. - Discharging pus; as, a running sore.
n. - The act of one who, or of that which runs; as, the running was slow.
n. - That which runs or flows; the quantity of a liquid which flows in a certain time or during a certain operation; as, the first running of a still.
n. - The discharge from an ulcer or other sore.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی