safety
licenseمعنی کلمه safety
معنی واژه safety
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | safety | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈseɪfti/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈseɪfti/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی safety | ||
پخش صوت |
(Noun) سلامت، امنیت، ایمنی، بیخطری - safety first - امنیت برترین نعمتهاست - she swam to the other side of the river in safety - صحیح و سالم به آن سوی رودخانه شنا کرد - an expert in traffic safety - کارشناس ایمنی ترافیک - the police does not guarantee the city's safety - پلیس امنیت شهر را تضمین نمیکند
(Noun) جای امن
(Noun) (تفنگ) ضامن
(Noun) (در روابط جنسی) کاپوت