saturation
licenseمعنی کلمه saturation
معنی واژه saturation
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | saturation | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌsæt͡ʃəˈreɪʃn̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌsæt͡ʃəˈreɪʃn̩/ | ||
مترادفات | chroma, intensity, vividness | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی saturation | ||
پخش صوت |
(Noun) اشباع
[کامپیوتر]: اشباع شدت یک رنگ . رنگی که به شدت اشباع شده ، به صورت زنده و روشن تشخیص داده می شود . و برای تیره کردن آن ( کم کردن اشبا, آن ) باید مقداری از رنگ مکمل آن را به رنگ اصلی اضافه کرد. نگاه کنید به color .HSB .
[الکترونیک]: اشباع 1. شرایطی که در آن افزایش بیشتر یک متغیر ، افزایش بیشتری را در اثر حاصل از آن ایجاد نمی کند . 2. شرایطی که به هنگام راه اندازی ترانزیستور با جریان زیاد ایجاد می شود به طوری که در جهت مستقیم بایاس می شود (مثلاً در ترانزیستور PNP ، کلکتور نسبت به بیس مثبت می شود .) در کاربردهای سوییچنگ تحت شرایط اشباع ، باز ذخیره شده در ناحیه بیس مانع از خاموش شدن سریع ترانزیستور می شود . [الکترونیک]: اشباع
[عمران و معماری]: اشباع