scintillation
licenseمعنی کلمه scintillation
معنی واژه scintillation
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | scintillation | ||
تعداد حروف | 13 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌsɪntɪˈleɪʃn̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌsɪntɪˈleɪʃn̩/ | ||
مترادفات | twinkle, sparkling | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی scintillation | ||
پخش صوت |
برق زنی، درخشش، جرقه، برق
[الکترونیک]: سوسوزنی 1. جرقه ای از نور ( فوتونهای نوری) که به وسیله ذره یونیده ساز یا فوتون در فسفر تولید می شود . 2. جا به جایی ظاهری سریع ، نمایش هدف از موقعیت متوسط خود روی صفحه نمایش رادار . یک دلیل آ« انتقال نقطه بازتابش مؤثر روی هدف میتواند باشد. آن را سوسوزدن هدف یا برق زدن هدف نیز می نامند. 3. محو شدگی تصادفی سریع سیگنالهای رادیویی ریزموج در اثر افت و خیز ضریب شکست اتمسفر . در خطوط مخابراتی نوری نیز امکان ایجاد چنین افت و خیزهایی در اثر تلاطم هوا وجود دارد. [الکترونیک]: جرقه زدنی ، برق زدنی