جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
290
اطلاعات بیشتر واژه
واژه sensor
تعداد حروف 6
نوع n
تلفظ آمریکایی /ˈsensər/
تلفظ انگلیسی /ˈsensə/
مترادفات detector, sensing element
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر sensor
پخش صوت

(Noun) حساس، حسی، گیرنده یا دریافت کننده خاطرات حسی، ضبط کننده
[الکترونیک]: حسگر قطعه ای که تغییر کمیت فیزیکی یا شیمیایی را حس می کند و خروجی الکتریکی ایجاد می کند مانند پاسخی که به تحریکهای فیزیکی معینی مانند نور ، صدا ، گرما ، فشار ، سرعت جریان مایع ، میدان مغناطیسی یا بسامد رادیویی داده می شود . همچنین ممکن است از آن در حس کردن وجود بخار شیمیایی استفاده شود . سلول نوری ، ترانزیستور نوری ، سنجه ی تنش و ترمیستور نمونه هایی از حسگرها هستند . حسگر می تواند تراگردان پیزوالکتریک نیز باشد. [الکترونیک]: حسگر
[عمران و معماری]: سنسور [عمران و معماری]: حساسه

any device that receives a signal or stimulus (as heat or pressure or light or motion etc.) and responds to it in a distinctive manner

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی