server
licenseمعنی کلمه server
معنی واژه server
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | server | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈsɜːrvər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈsɜːvə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی server | ||
پخش صوت |
(Noun) خدمتگذار، خدمتکار، کمک کننده، نوکر، (در بازی)بازیکنی که توپ را میزند
[کامپیوتر]: سرویس دهنده - کامپیوتری که سرویس هایی را برای کامپیوتر دیگر ( با نام client ) فراهم می کند. در ماشینهای چندکاره ، فرایندی که به فرایند دیگر سرویس میدهد نیز « سرویس دهنده » نام دارد. برای آشنایی با نمونه های خاص ، نگاه کنید به DDE; X server . file server . [کامپیوتر]: خدمتگزار
[الکترونیک]: سرور کامپیوتری که معمولاً یک کامپیوتر بزرگ یا کوچک /یا استگاه کاری در شبکه است که ظرفیت حافظه زیادی در آن به ذخیره کردن برنامه ها و داده ها ذخیره نشده در حافظه سایر کامپیوترها یا پایانه های شبکه اختصاص یافته است . [الکترونیک]: کارگزار