setting

معنی کلمه setting

معنی واژه setting

معنی(Noun) محیط، زمینه، نشاندن
(Noun) اهنگ، مقام، جای نگین، قرارگاه، کار گذاری، وضع ظاهر
[الکترونیک]: نهادن ، فعال کردن
[عمران و معماری]: گیرش [عمران و معماری]: گرفتن [عمران و معماری]: سفت شدن [عمران و معماری]: خودگیری

mounting consisting of a piece of metal (as in a ring or other jewelry) that holds a gem in place; "the diamond was in a plain gold mount"