shock
licenseمعنی کلمه shock
معنی واژه shock
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | shock | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adjective), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈʃɑːk/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ʃɒk/ | ||
مترادفات | impact | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی shock | ||
پخش صوت |
تکان، تکان دادن، ترساندن
تکان، صدمه، هول، هراس ناگهانی، لطمه، تصادم، تلاطم،ضربت سخت، تشنج سخت، توده، خرمن، توده کردن، خرمن کردن، تکان سخت خوردن، هول وهراس پیدا کردن، ضربتسخت زدن، تکان سخت خوردن، دچار هراس سخت شدن،سراسیمه کردن
[عمران و معماری]: تکان [عمران و معماری]: ضربه [عمران و معماری]: ضربت