shunt
licenseمعنی کلمه shunt
معنی واژه shunt
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | shunt | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈʃənt/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ʃʌnt/ | ||
مترادفات | electrical shunt, bypass | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی shunt | ||
پخش صوت |
ترن را بخط دیگری انداختن، منحرف کردن، تغییر جهت دادن، از میان بردن، کنارگذاشتن
موازی، مقاومت موازی
[الکترونیک]: شنت ؛ موازی 1. مقاومت کم با مقدار دقیق که دو سر پایه های آمپرسنج قرار می گیرد تا محدوده کارآن را با جدا کردن مسیر عبور کسر معینی از جریان آمپرسنج ، افزایش دهد. 2. تکه آهنی که یک مسیر موازی برای شار مغناطیسی اطراف شکاف هوایی در مدار مغناطیسی ایجاد می کند. 3. قرار دادن قسمتی ، موازی با قسمت دیگر 4. موازی. [الکترونیک]: موازی