signal
licenseمعنی کلمه signal
معنی واژه signal
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | signal | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adjective), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈsɪɡnəl/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈsɪɡnəl/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی signal | ||
پخش صوت |
علامت، نشان، راهنما، اخطار، اشکار، مشخص، با علامت ابلاغ کردن، با اشاره رساندن، خبر دادن
علامت، سیگنال، علامت دادن
[الکترونیک]: سیگنال هر نوع ارتعاشی در جریان الکتریکی ، نور مرئی یا غیر مرئی ، انرژی شنیداری یا آکوستیکی که حاوی اطلاعات باشد . سیگنالها را می توان به صورت بسامدی ، فازی یا دامنه ای رمزگذاری کرد تا از نویز ناخواسته جدا شوند. [الکترونیک]: سیگنال ، علامت
[عمران و معماری]: نشانه [عمران و معماری]: چراغ [عمران و معماری]: چراغ راهنما [عمران و معماری]: علامت [عمران و معماری]: علامت دهنده