جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

silence

معنی:
319 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
n. - The state of being silent; entire absence of sound or noise; absolute stillness.
n. - Forbearance from, or absence of, speech; taciturnity; muteness.
n. - Secrecy; as, these things were transacted in silence.
n. - The cessation of rage, agitation, or tumilt; calmness; quiest; as, the elements were reduced to silence.
n. - Absence of mention; oblivion.
interj. - Be silent; -- used elliptically for let there be silence, or keep silence.
v. t. - To compel to silence; to cause to be still; to still; to hush.
v. t. - To put to rest; to quiet.
v. t. - To restrain from the exercise of any function, privilege of instruction, or the like, especially from the act of preaching; as, to silence a minister of the gospel.
v. t. - To cause to cease firing, as by a vigorous cannonade; as, to silence the batteries of an enemy.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری