skew
licenseمعنی کلمه skew
معنی واژه skew
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | skew | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Verb - intransitive), (Adjective), (Adverb), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈskjuː/ | ||
تلفظ انگلیسی | /skjuː/ | ||
مترادفات | skewed | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی skew | ||
پخش صوت |
اریبی، اریب
کجی، انحراف، اریبی، منحرف، کج نگاه کردن، کج حرکت کردن، کج یااریب گذاردن، تحریف کردن، نامتوازن
[کامپیوتر]: انحراف ، منحرف کردن - فرمانی در برنامه ترسیم که امکان تغییر کلی شکل یک شیء را می دهد. وقتی یک شیء را منحرف می کنید ، یک طرف آن را به سمت راست یا چپ می لغزانید این عمل ممکن است به طور محاوره ای با ماوس انجام گیرد یا برای دقت بیشتر درجه ی انحراف در کادر گفتگو مشخص شود. اعداد SKU عمدتاً برای مشخص کردن کالا در انبار کامپیوتری شده وسیستهای کامپیوتری فروش به کار می رود( مانند قفسه های شماره گذاری شده ی انباره یا نظیر آن) . [کامپیوتر]: اریب دار ؛ اریب ؛ اریبی
[الکترونیک]: کج رفتگی 1. انحراف قاب فکس دریافت شده از حالت مستطیلی در اثر عدم همزمانی بین پویشگر و ثبت کننده که بهصورت عددی بر حسب تانژانت زاویه این انحراف بیان می شود . 2. درجه ناهمزمانی بیتهای موازی فرضی هنگامی که نویسه هی رمز شده از نوار مغناطیسی خوانده می شود .
[عمران و معماری]: کج