skip
license
98
1667
100
معنی کلمه skip
معنی واژه skip
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | skip | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Verb - intransitive), (Adverb), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈskɪp/ | ||
تلفظ انگلیسی | /skɪp/ | ||
مترادفات | decamp, vamoose | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی skip | ||
پخش صوت |
(از روی چیزی) پریدن، ورجه ورجه کردن، ازقلم اندازی،سفید گذاردن قسمتی از نقاشی، جست وخیز کردن، تپیدن،پرش کردن، رقص کنان حرکت کردن، لی لی کردن، بالاوپایین رفتن
جست، جست زدن، جست بزن
[کامپیوتر]: جست زدن ؛ جست ؛ پرش
[الکترونیک]: پرش