slip
licenseمعنی کلمه slip
معنی واژه slip
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | slip | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Verb - intransitive), (Adverb), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /sˈlɪp/ | ||
تلفظ انگلیسی | /slɪp/ | ||
مترادفات | mooring, moorage, berth | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی slip | ||
پخش صوت |
لغزش، خطا، سهو، اشتباه، لیزی، گمراهی، قلمه،سرخوری، تکه کاغذ، زیر پیراهنی، ملافه، روکش، متکا،نهال، اولاد، نسل، لغزیدن، لیز خودن، گریختن، سهوکردن، اشتباه کردن، از قلم انداختن
[الکترونیک]: لغزش اختلاف بین سرعت سنکرون و سرعت کارماشین القایی . [الکترونیک]: لغزش
[عمران و معماری]: لغزش [عمران و معماری]: لغزیدن [عمران و معماری]: شیب [عمران و معماری]: جابجایی