slot
license
98
1667
100
معنی کلمه slot
معنی واژه slot
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| واژه | slot | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adverb) | ||
| تلفظ آمریکایی | /sˈlɑːt/ | ||
| تلفظ انگلیسی | /slɒt/ | ||
| مترادفات | time slot | ||
| منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
| نمایش تصویر | معنی slot | ||
| پخش صوت | |||
کلون در، چفت در، تخته باریک، سوراخ جای کلید، چاک،شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خودکار وامثال ان تعبیه شده، سوراخ کردن، چاک، درشکاف یا سوراخ (پول وغیره) انداختن، چفت کردن
چاک، شکاف کوچک
[کامپیوتر]: شکاف ، شیار - شیاری در یک ریزکامپیوتر که برخی از تخته مدارهای چاپی به آن متصل می شوند. [کامپیوتر]: سوراخ ؛ شکاف
[الکترونیک]: شیار ، شکاف ، برهه
[عمران و معماری]: چاک [عمران و معماری]: شیار [عمران و معماری]: سوراخ [عمران و معماری]: کام [عمران و معماری]: شکاف
