slug
licenseمعنی کلمه slug
معنی واژه slug
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | slug | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Verb - intransitive), (Adverb), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /sˈləɡ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /slʌɡ/ | ||
مترادفات | slog, swig | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی slug | ||
پخش صوت |
گلوله بی شکل، چارپاره، جانور کندرو، جانور تنبل،گردونه کندرو، اسب کندرو، (امر.) یک جرعه مشروب،تکه فلز خام، مثل حلزون حرکت کردن، یواش یواش وکرموار بیهوده وقت گذراندن، لول زدن، ضربت مشت، ضربت سنگین زدن به
[کامپیوتر]: کد شماره؛ صفحه ؛ تکه فلز
[الکترونیک]: شمش ؛تکه فلز 1. حلقه مسی سنگین قرار گرفته روی هسته پیچک برای ایجاد تأخیر در عملکرد رله . 2. هسته آهنی متحرک برای هسته . 3. تکه متحرکی از فلز یا ماده دی الکتریک برای تنظیم موجبر یا تطبیق امپدانس . 4. جسم فشرده سخت شده خازن تانتان جامد .