snowy
license
98
1667
100
معنی کلمه snowy
معنی واژه snowy
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | snowy | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | s | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈsnoʊɪ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈsnəʊɪ/ | ||
مترادفات | snow clad, snow covered | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی snowy | ||
پخش صوت |
(Adjective) برفی، پوشیده از برف، سفید همچون برف، سفید (Adjective) برفی، پوشیده از برف، سفید همچون برف، سفید