speaking
license
98
1667
100
معنی کلمه speaking
معنی واژه speaking
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | speaking | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | (Adjective), (Noun) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈspiːkɪŋ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈspiːkɪŋ/ | ||
مترادفات | public speaking, speechmaking, oral presentation | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی speaking | ||
پخش صوت |
گویشگر، بیانگر، بلیع، زنده، آشکار - a speaking similarity - شباهت آشکار
وابسته به حرف زدن، سخنی، حرفی
سخنگویی، تکلم
گفته، سخن، حرف - on speaking terms - دارای روابط حسنه، در گفتگو با هم - within speaking range - فاصلهای که میتوان در آن صحبت کرد (و حرف یکدیگر را شنید)، در صدارس