spider
license
98
1667
100
معنی کلمه spider
معنی واژه spider
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | spider | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈspaɪdər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈspaɪdə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی spider | ||
پخش صوت |
(Noun) (جانورشناسی) عنکبوت، کارتنه، کارتنک، ناتنک
[الکترونیک]: پرده عنکبوتی دیسک انعطاف پذیر سوراخ دار یا شیارداری که پیچک صدای بلندگوی دینامیکی را نسبت به قطب مرکزی می کند بدون آن که مانع قابل توجهی در برابر حرکت پیچک صدا به جلو و عقب تماس آن با دیافراگم باشد.