belted
license
98
1667
100
معنی کلمه belted
معنی واژه belted
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | belted | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | a | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈbeltəd/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈbeltɪd/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی belted | ||
پخش صوت |
(Adjective) دارای کمربند، حمایل دار، ممتاز - a belted knight - اشرافی ممتاز، اشرافی حمایل بند - a belted jacket - کت کمربند دار - a belted tire - (اتومبیل) تایر تسمهدار
(Adjective) دارای بند یا نوار