جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

spring

معنی: (Noun) بهار، فصل بهار، (صفت‌گونه) بهاری - full of the joys of spring - سرزنده، سرحال، خوشحال، شاد
(Noun) پرش، جهش، جست - with a spring in one's step - جست و خیزکنان، چست و چابک - the cat sprang toward the mouse - گربه جست به طرف موش
(Noun) چشمه، سرچشمه - a hot spring - چشمه آب گرم - a mineral spring - چشمه‌ی آب معدنی
(Noun) فنر، (صفت‌گونه) فنری - leaf spring - فنر شمشی/ فنر طبقی/ فنر شاخه‌ای - compression spring - فنر کمپرسی /فنر حلقوی /فنر فشاری - extension spring - فنر کششی /فنر آویخته
(Noun) کشسانی، خاصیت ارتجاعی، حالت فنری - the old rubber tape has lost its spring - نوار کش کهنه کشسانی خود را از دست داده است
(Noun) سر زندگی، نشاط - the spring in the bridegroom's steps - اشتیاق مشهود در گام‌های داماد
(Verb - intransitive) پریدن، جهیدن، جست زدن - spring into action/ spring to life - یکباره دست به کار شدن، به جنب و جوش افتادن، به حرکت در آمدن - spring open - ناگهان باز شدن - spring something open
... ادامه
280 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
produce or disclose suddenly or unexpectedly; "He sprang these news on me just as I was leaving"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری