stack
licenseمعنی کلمه stack
معنی واژه stack
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | stack | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈstæk/ | ||
تلفظ انگلیسی | /stæk/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی stack | ||
پخش صوت |
توده، کومه، خرمن، دودکش، دسته، بسته، پشته، مقدارزیاد، قفسه کتابخانه، توده کردن، کومه کردن، انباشتن
پشته، پشته کردن
[کامپیوتر]: پشته - 1- ساختاری از داده که در آن عناصر بر عکس ترتیبی که وارد شده اند؛ خارج می شوند ؛ نام دیگر آن pushdown stack یا pushdown store است . مثلاً وقتی برنامه ای یک زیر روال را فرا می خواند، اطلاعات چگونگی بازگشت به برنامه ی اصلی معمولاً در پشته قرار می گیرد . اگر زیر روال فراخوانده شده ، زیر روال دیگری را احضار کند، اطلاعات چگونگی بازگشت به زیر روال اولی در پشته قرار می گیرد. از آنجا که این اطلاعات با ترتیب معکوسی از پشته بازیابی می شود، هر زیر روالی کنترل را به محل درست خود برمی گرداند. پشتهها برای عملیات داخل هم بسیار کارایی دارند. قرار دادن اسلاعات در پشته را push و بازیابی آن را pop می گویند. بر خلاف queue . 2- مجموعه ای از اطلاعات که توسط HyperCard استفاده می شود.نگاه کنید به HyperCard. [کامپیوتر]: پشته کردن ،پشته
[الکترونیک]: پشته 1. نسبت دادن ارتفاعهای مختلف به هواپیماهای منتظر برای گردش و فرود در فرودگاه با رادیو . 2. تجهیزات سونار در اتاق سونار کشتی.
[عمران و معماری]: دودکش [عمران و معماری]: توده آجر