stage
licenseمعنی کلمه stage
معنی واژه stage
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | stage | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive), (Verb - intransitive), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈsteɪdʒ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /steɪdʒ/ | ||
مترادفات | leg | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی stage | ||
پخش صوت |
صحنه نمایش، پردهگاه، مرحله، منزل، پایه، وهله،طبقه، د رصحنه ظاهر شدن، مرحله دار شدن، اشکوب
مرحله، صحنه
[الکترونیک]: طبقه گروهی از قطعات فعال یا غیر فعال در داخل مدار بزرگ که وظیفه معینی راانجام می دهند. این گروه یندی می تواند شامل مدارهای مجتمع نیز باشند. طبقات مخلوط کننده ، آشکارساز ، نوسان ساز ، تقویت کننده و طبقات خروجی رادیویی در گیرنده ی سوپرهترودین نمونه هایی از آن هستند. [الکترونیک]: طبقه
[عمران و معماری]: مرحله [عمران و معماری]: صحنه [عمران و معماری]: آشکوب [عمران و معماری]: تراز