state
licenseمعنی کلمه state
معنی واژه state
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | state | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈsteɪt/ | ||
تلفظ انگلیسی | /steɪt/ | ||
مترادفات | state of matter | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی state | ||
پخش صوت |
توضیح دادن، جز به جز شرح دادن، اظهار داشتن،اظهارکردن، تعیین کردن، حال، ، چگونگی، کیفیت، دولت،استان، ملت، جمهوری، کشور، ایالت، کشوری، دولتی.حال
حالت، کشور، ایالت
[کامپیوتر]: وضعیت ، حالت .
[الکترونیک]: حالت
[عمران و معماری]: حالت