جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

stop

معنی: ایستادن، توقف کردن، از کار افتادن، مانع شدن، نگاه داشتن، سد کردن، تعطیل کردن، خواباندن، بند اوردن،منع، توقف، منزلگاه بین راه، ایستگاه، نقطه
ایست، ایستادن، ایستاندن
[الکترونیک]: استپ روزنه یا سوراخ مفید عدسی که معمولاً با دیافراگم تنظیم می شود.
[عمران و معماری]: ایست [عمران و معماری]: عایق کردن [عمران و معماری]: ورجستن [عمران و معماری]: توقف
276 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
a mechanical device in a camera that controls size of aperture of the lens; "the new cameras adjust the diaphragm automatically"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری