جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

stray

معنی:
358 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
a. - To wander, as from a direct course; to deviate, or go out of the way.
a. - To wander from company, or from the proper limits; to rove at large; to roam; to go astray.
a. - Figuratively, to wander from the path of duty or rectitude; to err.
v. t. - To cause to stray.
v. i. - Having gone astray; strayed; wandering; as, a strayhorse or sheep.
n. - Any domestic animal that has an inclosure, or its proper place and company, and wanders at large, or is lost; an estray. Used also figuratively.
n. - The act of wandering or going astray.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری