string
licenseمعنی کلمه string
معنی واژه string
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | string | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈstrɪŋ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /strɪŋ/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی string | ||
پخش صوت |
زه، زهی، نخ، ریسمان، رشته، رشته کردن، سیم، ردیف، سلسله، نخ کردن (باسوزن و غیره)، زه انداختن به، کشیدن، ریش ریش، نخ مانند، ریشه ای، چسبناک، دراز، به نخ کشیدن (مثل دانه های تسبیح)، بصف کردن، زه دار کردن
[کامپیوتر]: رشته - دنباله ای از کاراکترها که در کامپیوتر ذخیره شده است و به صورت یک عنصر اطلاعاتی واحد تلقی می شود. نگاه کنید به string operations . [کامپیوتر]: رشته کردن، قطار رشته
[الکترونیک]: رشته گروهی از عناوین داده که به ترتیب صعودی یا نزولیمطابق با ترتیب الفبایی ، عدی یا قاعده های دیگر هستند. [الکترونیک]: تار مرتعش ، رشته ، سیم
[عمران و معماری]: تار