substrate
license
98
1667
100
معنی کلمه substrate
معنی واژه substrate
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| واژه | substrate | ||
| تعداد حروف | 9 | ||
| نوع | n | ||
| تلفظ آمریکایی | /ˈsəbˌstret/ | ||
| تلفظ انگلیسی | /ˈsʌbstreɪt/ | ||
| مترادفات | substratum | ||
| منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
| نمایش تصویر | معنی substrate | ||
| پخش صوت | |||
(Noun) زیر لایه، شکل فرعی
سفره، لایه
[کامپیوتر]: لایه .
[الکترونیک]: زیر ساخت 1. پولکی که در تولید سیلیسیم ، گالیم آرسنید یا نیمرساناهای دیگر ، روی آن همه قطعات فعال و غیر فعال ساخته می شوند. 2. درمدار سازی هیبرید ، پولک سرامیکی ( مانند آلومین) که همه رساناها روی آن ساخته می شوند و در بعضی از هیبریدها ، مقاومتها و خاطنها نیز روی آن ساخته می شوند. 3. پولک شیشه ای در صفحه های نمایش بلوری مایع ( LCD ) که الکترودها روی ان ساخته می شوند. 4. برد مداری که همه قطعات روی آن قرار داده و / یا متصل می شوند ، معمولاً ورقه ای از فایبرگلاس اپوکسی ( GFE ) است. [الکترونیک]: زیر لایه ، زیر بنا
[عمران و معماری]: لایه زیرین [عمران و معماری]: زیر آشکوب
