جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
253
اطلاعات بیشتر واژه
واژه superior
تعداد حروف 8
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر superior
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

a. - More elevated in place or position; higher; upper; as, the superior limb of the sun; the superior part of an image.
a. - Higher in rank or office; more exalted in dignity; as, a superior officer; a superior degree of nobility.
a. - Higher or greater in excellence; surpassing others in the greatness, or value of any quality; greater in quality or degree; as, a man of superior merit; or of superior bravery.
a. - Beyond the power or influence of; too great or firm to be subdued or affected by; -- with to.
a. - More comprehensive; as a term in classification; as, a genus is superior to a species.
a. - Above the ovary; -- said of parts of the flower which, although normally below the ovary, adhere to it, and so appear to originate from its upper part; also of an ovary when the other floral organs are plainly below it in position, and free from it.
a. - Belonging to the part of an axillary flower which is toward the main stem; posterior.
a. - Pointing toward the apex of the fruit; ascending; -- said of the radicle.
n. - One who is above, or surpasses, another in rank, station, office, age, ability, or merit; one who surpasses in what is desirable; as, Addison has no superior as a writer of pure English.
n. - The head of a monastery, convent, abbey, or the like.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی