surveillance
license
98
1667
100
معنی کلمه surveillance
معنی واژه surveillance
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | surveillance | ||
تعداد حروف | 12 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /sərˈveɪləns/ | ||
تلفظ انگلیسی | /sɜːˈveɪləns/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی surveillance | ||
پخش صوت |
(Noun) نظارت، مراقبت، پاییدن، مبصری
[الکترونیک]: مراقب مشاهده منظم سطح یا حجمی در هوا ، سطح یا زیر سطح با ابزارهای دیداری ، الکترونیکی ، فتوگرافیکی یا ابزارهای دیگر برای جمع آوری اطلاعات .