survey
licenseمعنی کلمه survey
معنی واژه survey
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | survey | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /sərˈveɪ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /səˈveɪ/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی survey | ||
پخش صوت |
پیمایش، زمینه یابی، بازدید کردن، ممیزی کردن،مساحی کردن، پیمودن، بررسی کردن، بازدید، ممیزی،براورد، نقشه برداری، بررسی، مطالعه مجمل، بردید
[الکترونیک]: مراقبت
[عمران و معماری]: آمارگیری [عمران و معماری]: نقشه بردار