جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
291
اطلاعات بیشتر واژه
واژه swim
تعداد حروف 4
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر swim
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

v. i. - To be supported by water or other fluid; not to sink; to float; as, any substance will swim, whose specific gravity is less than that of the fluid in which it is immersed.
v. i. - To move progressively in water by means of strokes with the hands and feet, or the fins or the tail.
v. i. - To be overflowed or drenched.
v. i. - Fig.: To be as if borne or floating in a fluid.
v. i. - To be filled with swimming animals.
v. t. - To pass or move over or on by swimming; as, to swim a stream.
v. t. - To cause or compel to swim; to make to float; as, to swim a horse across a river.
v. t. - To immerse in water that the lighter parts may float; as, to swim wheat in order to select seed.
n. - The act of swimming; a gliding motion, like that of one swimming.
n. - The sound, or air bladder, of a fish.
n. - A part of a stream much frequented by fish.
v. i. - To be dizzy; to have an unsteady or reeling sensation; as, the head swims.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی